کارآفرینی Entrepreneurship خلاصه
ارسال شده در ۵ / ۱۰ / ۱۳۸۹ در ساعت ۱۷ و ۴۴ دقيقه

 

   کارآفرینی  Entrepreneurship  (خلاصه )
موفق ترین کارآفرینان بعضا کار خود را از یک مکان کوچک حتی در خوابگاه دانشگاه شروع کرده اند همانند ویلیام بیل گیتس ، ما از کجا شروع کنیم ؟ و چگونه موفق شویم ؟ باید بگویم کسانی بیشتر موفق می شوند که به ایده های جدید فکر می کنند و دنباله رو دیگران نیستند ، چرا که دنباله روی یعنی همیشه منتظر طرح و برنامه و دستور بودن و همیشه چند قدم تا چند فرسنگ عقب تر از دیگران بودن . برای موفقیت سه چیز بیش از چیزهای دیگر اهمیت دارد : ایده جدید ، انگیزه دنبال کردن به آن ایده ، جسارت و ریسک پذیری .  پس سه بحث خلاقیت ، انگیزش ، و شخصیت را قبل از کارآفرینی پیش نیاز داریم :
خلاقیتCreativeness  or  Creativity    :
هر چیزی پیش از آنکه در واقعیت تجلی یابد  باید در ذهن آفریده شود . خلاقیت یعنی زایش فکر جدید ، ایده جدید ، خلاقيت يك توانايي فكري است كه مي تواند به يك اختراع يا ايده اي بكر در فرد خلاق منجر شود . مراد از خلاقیت توانائی دستکاری نمادها ، آرایش آنها ، و دسته بندی آنها به طرق تازه و دارای سودمندی اجتماعی است . بطور کلی روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که تفکر خلاق از چند مرحله می گذرد :  آمادگی ، پختگی ، اشراق ، وارسی .
امابیلی (Amabile) معتقد است خلاقيت متشكل از عناصر و اجزاي مختلفي است ، آمابيل سه عنصر مهارتهاي مربوط به قلمرو يا موضوع ، مهارتهاي مربوط به خلاقيت و مهارتهای انگيزه را اجزاي اصلي خلاقيت مي داند .
مهارتهاي موضوعي  دانش و شناخت ما نسبت به موضوع ، حقايق ، اصول و نظريات در آن موضوع مي‌باشد.
مهارتهاي خلاقيت  اين مهارتها با شكستن قالبهاي خشك ذهني ، مهارتهاي موضوعي را در راه جديدي به كار مي‌گيرد ،  شكستن عادتها ، به تعويق انداختن قضاوتها و ارزيابي ، درك پيچيدگي مسائل ، متفاوت ديدن مسايل ، مشاهده امور به شيوه تازه اي ، وسعت فكر و برقراري ارتباط ميان ايده‌هاي متفاوت .  
مهارتهای انگيزه  از دید امیلی انگیزه يكي از عناصر اصلي و شايد مهم ترين جزء اين مجموعه است . انسان بدون انگیزه بيروني و دروني نميتواند كار خلاقانه انجام دهد. اگر انگيزه دروني باشد كار براي افراد لذت بخش و جالب خواهد بود . ....
فرآيند خلاقيت : آمابيل فرآيند خلاقيت را شامل چهار مرحله اساسي می داند    عرضه‌ مسئله ، آمادگي ، ايجاد پاسخ و اثبات پاسخ است .....
نوآوري :
نوآوري يا ابداع ، علمي و كاربردي ساختن افكار و انديشه هاي نو و بديع ناشي از خلاقيت است . نوآوري تبديل خلاقيت ( ايده نو ) به عمل و يا نتيجه و سود است . نوآوري فرآيندي است كه اين اختراع يا ايده را به محصول يا خدمتي كه به بازار قابل عرضه است تبديل مي‌كند .
خصوصیات فرد خلاق ؟  وی شخصی است فردگرا ، نسبت به تجربه زیبائی باز ، و پذیرا ، خیال پرداز ، و مستقل ، بدون نگرانی نسبت به نظر دیگران ، ریسک پذیر ، جسارت دارد . .....
 انگیزش Motivation   :
آیا تا کنون از خود پرسیده اید که بین افراد ثروتمند و فقیر یا غمگین و شاد و در کل بین انسان های موفق و ناکام چه تفاوتی وجود دارد ؟ شاید انگیزه های آنان متفاوت بوده ؟ ، انگیزه عاملی است درونی که موجود زنده را به فعالیت و صرف انرژی وا می دارد ، انگیزه ها چرائی رفتار انسان هستند ،  آنها موجب آغاز و ادامه رفتار می شوند و جهت کلی رفتار را معین می کنند . انگیزه ها را به دو دسته مهم تقسیم می کنند :  اول آنهائی که منبع جسمانی دارند و انگیزه های اصلی یا فیزیولوژیک خوانده می شوند مثل گرسنگی ، تشنگی ، sex ، ...  دوم انگیزه های اکتسابی یا ثانویه که تحت تاثیر یادگیری هستند ، شامل امنیت ، مقام و موقعیت اجتماعی ، احترام به خویشتن ، دانستن ، فهمیدن ، پیشرفت و ترقی خواهی، احساس شایستگی ، همکاری و رقابت ، رغبت ها ، تملک و جمع آوری ، کسب موفقیت ، انگیزه های اجتماعی و میل به جمع ، پذیرش ، تقلید ، ...
مزلو معتقد است که آدمی بطور مداوم و پیوسته در حال برانگیختگی است ، وقتی یک نیاز موجود زنده ارضاء شد نیاز دیگری جای آن را می گیرد  :  دسته اول نیازهای فیزیولوژیک مثل غذا ، آب ، sex ،  دسته دوم نیازهای امنیت و ایمنی ، ایمنی از خطرات جانی و مالی و غیره  دسته سوم نیازهای اجتماعی مثل نیاز به عشق و تعلق ، نیاز به همکاری ، نیاز به دوستی  دسته چهارم نیازهای مربوط به من یا Ego مثل احترام به خویشتن ، دانستن ، فهمیدن ، پیشرفت و ترقی خواهی، احساس شایستگی ،  دسته پنجم نیازهای تحقق خویشتن  یا خودشکوفایی .
هرزبرگ نیازهای انسان را به دو دسته تقسیم می کند : 1- عوامل بهداشتی یا حافظ وضع موجود که در اثر فقدان آنها شخص احساس عدم رضایت می کند و چون برآورده گردد احساس عدم رضایت به احساس بی تفاوتی تبدیل می شود مثل گرسنگی ، نیاز جنسی . 2- عوامل انگیزشی Motivator Factors مثل کسب موفقیت ، تحسین بخاطر انجام کار ، گرفتن مسئولیت بیشتر ، و رشد در کار .  هرزبرگ می گوید یک شغل پر مایه به خشنودی می انجامد زیرا شخص را بر می انگیزاند تا خوب کار کند و خشنودی شغلی تابعی از آن فعالیتهای شغلی است که تلاش انگیز و محرک باشند . و نا خوشنودی شغلی تابعی از محیط ، سرپرستی ، همکاران ، و زمینه کلی شغل است .
دیوید مک کللند از اساتید روانشناسي دانشگاه هاروارد نیز یک نظریه انگیزشی ارائه کرده است که به اعتقاد وی این انگیزش ریشه در فرهنگ دارد . سه نیاز مهم انسان به اعتقاد او عبارتست از : 1- نیاز به کسب موفقیت . 2- نیاز به تعلق .  3- نیاز به قدرت یا میل به کنترل محیط توسط فرد . ...
 شخصیت Personality   :  
مجموعه خصوصیات جسمانی و روانی افراد ( اعم از قد ، وزن ، رنگ ، چاقی و لاغری ، زشتی و زیبائی ، تندی ، آرامی ، باهوشی ، کم هوشی ، جسارت ، ملاحظه کاری ، درونگرائی ، بیرون گرائی ، معاشرتی بودن ، و خلاصه همه چیز ...) که در ارتباط با هم باعث ویژگی فرد شده و موجب می شود رفتار فرد از آن نشات گیرد را شخصیت می گوئیم جسارت و ریسک پذیری جزء خصوصیات شخصیتی است و باید در روانشناسی شخصیت آنرا دنبال نمود..... 
 
کارآفرینی  Entrepreneurship  :
مفهوم كارآفريني اولين بار در فرانسه براي افرادي به كار مي رفت كه در جنگهای قرون شانزدهم ميلادي در مأموريتهاي نظامي خود را به خطر مي انداختند و به استقبال مرگ مي رفتند تا پیروزی بدست آورند همانند جنگ خودمان . بعد ها اين واژه به كساني اطلاق مي شد كه مخاطره يك فعاليت اقتصادي جدیدی را مي پذيرفتند و دست به يك نوآوري مي زدند .
تعریف کارآفرینی : از كارآفريني Entrepreneurship تعاريف مختلفي شده است :  بنظر من   کارآفرینی یعنی شغل جدیدی تعریف کنیم که ضمن درآمدساز بودن سود مندی اجتماعی نیز داشته باشد.
تعاریف دیگری هم شده از جمله : كارآفريني  فرآيندي است كه فرد كارآفرين با ايده هاي نو و خلاق و شناسايي فرصتهاي جديد و بسيج منابع ، مبادرت به ايجاد كسب و كار و شركتهاي نو نموده كه توأم با پذيرش ريسك و مخاطره است و منجر به معرفي محصول و يا خدمت جديدي به جامعه مي‌گردد . 
کارآفرينی را می توان ايجاد ارزش جديد از طريق شناسايی فرصت ها ، جذب منابع مورد نياز برای تعقيب آن فرصت ها و ايجاد يک سازمان برای اداره آن منابع  دانست.
واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي Entreprendre به معناي " متعهد شدن " نشاُت گرفته اسـت. بنابـر تعريف واژنامه دانشگـاهي وبستر  كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطره هـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي ، اداره و تقبل كند.  
ژوزف شومپــيتر كارآفرين را نيــروي محركــه اصلي در توسعه اقتصادي مي داند و مي گويد نقش كارآفرين نوآوري است . از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد ، ارائه روشي جديد در فرآيند توليد ، گشايش بازاري تازه ، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت  از فعاليت هاي كارآفرينان است.
 كـرزنر كارآفريني را اين گونه تشريح مي كند : كارآفريني يعني ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات بازارها .
جفري تيمونز Jeffry Timmons   كارآفرين را ايجاد كننده يك چيز ارزشمند از هيچ مي داند .
كارآفرين  : فردي كه مسوُليت اوليه وي جمع آوري منابع لازم براي شروع كسب و كار جدید است و يا كسي كه منابع لازم براي شروع و يا رشد كسب و كاري جدید را بسيج مي نمايد و تمركز او بر فرآيند ، محصول يا خدمات جديد مي باشد. به عبارت ديگر ، كارآفرين فردي است كه يك شركت جدید را ايجاد و اداره مي كند .
واحد کارآفرینی در سازمان : یعنی واحدی که بررسی می کند چه کالا یا خدماتی مورد نیاز اجتماع امروز یا فرداست و وجود ندارد ؟
پس در اصطلاح مورد نظر ما شغل جدید ، نوآوری ، کالائی جدید ، ارائه روشی جدید در فرآیند تولید ، ارائه روشی جدید در فرآیند توزیع ، گشایش بازاری تازه ، یافتن منابعی جدید ، ایجاد هر گونه تشکیلات جدید ، ارائه خدماتی جدید ، و البته با قید دارای سودمندی اجتماعی است ،  بنابراین مشاغل موجود ، کالای موجود ، خدمات موجود ، بازار موجود ، خط تولید موجود ، و خلاصه همه چیز موجود را شامل نمی گردد . پس باید نشست و فکر کرد و از شکست ، یا مورد تمسخر دیگران قرار گرفتن نهراسید . روانشناسان معتقدند که یک انسان در حالت عادی فقط از 10% نیروها و استعدادهای خود استفاده می کند پس باید بفکر آن 90% درصد بقیه باشیم  .   
ضرورت کارآفرینی :
چرا بايد كارآفريني کرد ؟ بنظرم در حال حاضر كارآفريني يك ضرورت مي باشد زيرا سالانه بیش از پانصد هزار نفر از دانشگاههاي دولتی و آزاد كشور مان فارغ‌التحصيل مي شوند . و با توجه به به اینکه تنها 10% فارغ‌التحصيلان ما شانس ورود به سازمانهای دولتی را خواهند داشت . بنابراين لازم است دانشجويان بدانند كه چگونه بايد شخصاً يك فعاليت اقتصادي را طراحی و راه اندازي كنند؟ چگونه آن را گسترش دهند؟ چگونه دست به كارهاي خلاق زده و تكنيكهاي خلاقيت را در خود به كار ببرند؟ چگونه كار خود را مديريت كنند؟چگونه محصول خود را بفروشند؟ چگونه با بازارهای جهانی ارتباط برقرار كنند؟  از طرفی دیگر از آنجا كه مزيتهاي نسبي كشورهاي جهان سوم از جمله کشور ما در زمينه مواد خام ارزان و انرژی ارزان و كارگران ارزان بپایان رسیده و یا بدليل اتوماسيون کشورهای صنعتی ارزش خود را از دست داده‌اند ، توسعه فناوري و به تبع آن توليد محصولات و خدمات ابداعي و نوآور ، به ضرورتي اجتناب ناپذير تبديل شده است . اين امر مستلزم خلاقيت ، نو آوري و كار آفريني مي باشد .
ويژگيهاي شخصيتي كارآفرينان :
ديويد مك كللند  كه اولين بار "نظريه روانشناسي توسعه اقتصادي" را مطرح کرد ، ويژگيهاي كارآفرينان را عبارت از : نیاز به کسب موفقیت (توفیق طلبی) ، نیاز به برتری طلبی و کسب قدرت ، داشتن خصوصیات مخاطره پذیری و ریسک ، داشتن استقلال عمل ، داشتن معیار کنترل درونی ، خلاقیت می داند
ویژگی دارندگان نیاز به کسب موفقیت :
-  این افراد تمایل به انتخاب هدف های به نسبت مشکل دارند .
-  این افراد تقریباً همواره تلاش میکنند کاری را به انجام برسانند .
-  موفقیت طلبان هدف های مربوط به کارشان را خود تعیین می کنند.
-  آنها هدف هایی را که دیگران برای آنان انتخاب می کنند نمی پذیرند .
-  افراد توفیق طلب فقط کمک و توصیه افراد خبره را می پذیرند .
-  توفیق طلبان خواهان آگاهی سریع از نتایج عملکردشان هستند .
-  ابتکار عمل داشتن و شیفتگی به کار از دیگر خصوصیات آنان است.
-  این افراد مسئولیت کارهایی را که باید انجام دهند را می پذیرند.
-  توفیق طلبان بطور معمول داوطلب پذیرفتن وظایف اضافی هستند.
-  افراد توفیق طلب ، ریسک می کنند ولی ممکن است اقدام به کارهای با ریسک بالا نکنند .
- اینگونه افراد نتایج کار را به دست شانس نمی سپارند.
-  ماهیت بازخور برای افراد توفیق طلب مهم است .
-  آنان به اظهار نظر درباره ی ویژگی های شخصی خود علاقمند نیستند.
پیامدهای کسب موفقیت :  نیاز به کسب موفقیت موجب رشد سریع شخص در  حوزه خود و مشاغل غیر دولتی می شود .
تقویت نیاز توفیق طلبی در محیط کار :
کارها به ترتیبی تنظیم شوند که کارکنان بطور دوره ای در باره ی عملکرد خود بازخور دریافت دارند .
 مدیران باید نمونه های خوب کسب موفقیت را معرفی نمایند .
 مدیران باید به کارکنان در اصلاح تصویر از خود کمک کنند .
نیاز به قدرت در افراد توفیق طلب نسبت به نیاز تعلق از شدت بیشتری برخوردار است و مدیران این موضوع را باید مد نظر داشته باشند .
انگيزه‌هاي كارآفرين شدن : نياز به استقلال طلبي ، موفقيت، نياز به كسب درآمد و ثروت، نياز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نيازمندي به احساس مفيد بودن را مي‌توان نام برد.

 براي ترويج روحيه كارآفريني از طريق ايجاد و حمايت از خلاقيت ها چند راهكار مي تواند مفيد واقع گردد:
- طرح سوالات و گاهي ايجاد محيط معما گونه در تدريس.
- آموزش نحوه تفكر علمي و چگونگي آزمون فرضيه ها.
- تشويق دانشجويان به مشاركت و ذهن انگيزي در تدريس.
- محترم شمردن سوالات و افکار و عقاید ، متفاوت بودن .
- اجازه دادن براي برقراري ارتباط جهت گفتگو در مورد تجاربي كه كسب كرده اند.
- تشويق به احساس عزت نفس و اعتماد به نفس، و
- تشويق دانشجويان مقاطع تحصيلات تكميلي به اخذ پايان نامه هاي مرتبط با مفاهيم كارآفريني.
 
ارزش کارآفرینی : باید گفت  كارآفريني موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگيري اين پديده مي تواند به تحول و دگرگوني اساسي در اقتصاد ملي منجر شود.
فرآيند كارآفريني :   ژوزف شومپيتر  فرآيند كارآفريني را همانا انجام كارهاي جديد و يا ابداع روشهاي نوين در امور جاري می داند. از نظر وي نوآوري در هر يك از زمينه هاي ذيل كار آفريني محسوب مي شود :
1 – ارائه كالاي جديد.
2 – ارائه روش جديد در فرآيند توليد.
3 – گشايش بازاري جديد.
4 – يافتن منابع جديد.
5 – ايجاد هر گونه تشكيلات جديد در صنعت. 
 بطور کلی فرآيند کارآفرینی داراي سه مرحله مقدماتي ، تأسيس و توسعه است :
 
مرحله مقدماتي  یا رويدادهاي تسريع کننده : شخص ابتدا  فرصتي را تشخيص مي دهد و ايده‌اي براي استفاده از آن فرصت در ذهن جرقه مي‌زند و بعد آن ايده را بر روي كاغذ آورده و آنرا نظم مي‌دهد و به شكل يك طرح شغلي Business Plan  در مي‌آورد .
مرحله تأسيس شرکت : در اين مرحله شخص شروع به تدارك و سازماندهي منابع براي تاسیس شركت نو پا مي‌كند و منابع اساسي را مطابق با طرح شغلي يا مقدماتي تركيب مي‌كند تا بتواند كسب و كار خود را شروع كند .
مرحله توسعه : ( تبديل شركت تازه به سازماني كه داراي ارزش اقتصادي است ) . شخص در اين مرحله كانالهايي را براي ارتباط با بازار  كشف مي‌كند و محصول خود را وارد بازار مي‌كند و بعد آنچه در دستور كار بنگاه براي توسعه بنگاه قرار مي‌گيرد عبارتست از تأمين سرمايه در گردش ، تأمين مواد اوليه ، ايجاد شبكه‌اي در بازار و مديريت منابع انساني ، عمليات و امور اداري .
چند نکته در روند کارآفرینی :
1- به كار مورد علاقه ‌تان بپردازید ....
2- در چه كارهایی مهارت دارید سه استراتژی را كه با مهارت‌های شما بیشتر سازگارند، انتخاب كنید.
3-  طرح و برنامه تجاری خود را بنویسید.  حتی اگر صاحب یك كسب و كار كوچك باشید ....
 4- طرحتان را در بین افراد و صاحبان آن حرفه به شور بگذارید .....   
5- ازهمین حالا پول‌هایتان را پس‌انداز كنید.
6-  بازار هدف را مشخص کنید و ابتدا محدود فرض کنید .
7- در بازاریابی از ایده‌های موثر و كارآمد منحصر به فرد استفاده کنید .....
8- می‌خواهید پابرجا بمانید، ارتباط برقرار كنید. از همكاران خود شروع كنید ....
9-  به مشتری صرفاً به عنوان یك منبع درآمد نگاه نكنید آنها را سرمایه های شرکت بحساب آورید ....
10- همه كارها را خودتان انجام ندهید . .....
11- برای تضمین خود روابط صنفی قوی ایجاد كنید. ....  
 کامل آنرا در نوار آبشاری سمت راست صفحه  ، منوی مطالب روانشناسی ، مقالات روانشناسی 1 مطالعه نمائید .
    مقاله مشترک سیدمحمد پاکزادیان روانشناس بالینی و سیدمحمود پاکزادیان مدرس دانشگاه