اختلالات خلقی Mood Disorders
ارسال شده در ۲۹ / ۴ / ۱۳۹۱ در ساعت ۱۱ و ۳۲ دقيقه

 

اختلالات خلقی Mood Disorders :

مراجعی می گفت یکماهی است خلقم افسرده است ، احساس غمگینی می کنم ، احساس پوچی می کنم ، از چیزی لذت نمی برم ، وزنم کم شده ، بی خوابی دارم ، تحرکم کم شده ، خسته ام ، انرژی ندارم ، احساس بی ارزشی می کنم ، بدون جهت احساس گناه دارم ، گاهی فکرهای خودکشی می کنم ، تمرکزم کم شده ، توانایی تصمیم گیری ندارم ، درس را رها کردم ، سرکار هم نمی روم . دوره قبلی که چند ماه پیش بود بالعکس اطرافیان می گفتند خلقم بالا بود و خیلی شاد بودم، خود بزرگ بینی داشتم ، تحریک پذیری داشتم ، احترام به نفسم بالا بود ، نیاز به خواب نداشتم ، حراف تر از معمول بودم ، در صحبت شاخه به شاخه می رفتم ، حواسم پرت بود و به سادگی تمرکزم روی موضوع از دست میرفت ، فعالیتم افزایش پیدا کرده بود در کار و فعالیت افراط می کردم ، ولخرج بودم ، میل جنسیم زیاد بود، بذل و بخشش می کردم ، درسم را رها کرده بودم ، و برای اینکه به خودم و دیگران صدمه نزنم تو مرکز بستری شده بودم.

اختلالات خلقی Mood Disorders ، یا اختلالات عاطفی Affective Disorder ، یا مانیک دپرسیو Manic Depressive، یا افسردگی شیدائی Manic Depressive ، یا بای پولار Bipolar ، یا اختلالات دوره ای Cyclothymic Disorder ، یا جنون ادواری Cyclothymic Psychosis ، یا سایکوزهای عاطفی Affective Psychosis همه این اصطلاحات بیان کننده یک بیماری هستند که در آخرین ورژن آن را اختلالات خلقی Mood Disorders نامیده اند.

اختلالات خلقی Mood Disorders : افسردگی و مانیک دو شاخه اختلالات خلقی هستند وقتی مود آدم پائین است یعنی کم انرژی است ، بی حوصله است ، غمگین است ، دچار رخوت و سستی است ، احساس تنهائی می کند ، احساس بی یاوری می کند ، خسته است ، احساس شکست و درماندگی می کند ، احساس پوچی می کند ، ممکن است فکر خودکشی کند در واقع در فاز افسردگی Depression است. و وقتی مود آدم بالاست یعنی انرژیش زیاد است ، فکر می کند به خواب و استراحت نیازی ندارد ، فکر می کند از عهده هر کاری بر می آید ، تحریک پذیر است ، اشتهاش زیاد است ، نیاز به sex زیاد است ، ریسک پذیری زیادی دارد ، ولخرج است در واقع در فاز مانیک Manic است . این اختلال خلقی ممکن است بیشتر ریشه در ژنتیک آدم داشته باشد مثلا در خانواده و فامیل مثل پدربزرگ ، مادر بزرگ ، پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، دائی ، عمه ، خاله ، عمو بیماری یا سابقه آن دیده شود . بیماری معمولا در بزرگسالی خود را نشان می دهد ، آدم بطور دوره ای در فاز بیماری قرار می گیرد مثلا 15 تا 20 روز مانیک می شود بعد 9 -8 ماه الی دو سال خوب است و دوباره دچار افسردگی می شود و دو سه ماه افسرده است ، ممکن است بیمار اصلا وارد فاز مانیک نشود و فقط دوره ای دچار افسردگی شود. در مجموع باید تحت نظر یک روانپزشک دارو مصرف کند ، حتی زمانی که در فاز سلامتی هست دارو دوز نگهدارنده بگیرد ، و تحت نظر یک روانشناس بالینی رواندرمانی بشود ، با درمان می تواند 95 درصد زمان طول عمر را زندگی عادی داشته باشد ، حتی درمان نکند بیماری خوب می شود منتها دیرتر . چنین افرادی می توانند ازدواج کنند ، ولی برای بچه دار شدن بهتر است از اسپرم اهدائی سالمتری استفاده کنند چون ژن معیوب افرادی که استعداد Mood disorder دارند در 50 درصد موارد به فرزندان منتقل می شود.

اپیدمیولوژی :
آمار دقیقی در دست نیست ولی حدود 5 درصد افراد جامعه این بیماری را تجربه میکنند ، خانم ها و آقایان به یک نسبت دچار این بیماری می شوند . سن شروع بیماری معمولا در بزرگسالی و بین 20 تا 50 سالگی است .

طبقه بندی اختلالات خلقی :

الف اختلالات افسردگی : DEPRESSIVE DISORDERS :

1-اختلال افسردگی اساسی Major Depressive Disorder :
A-پنج یا بیشتر از علایم زیر در یک دوره یک هفته ای وجود داشته اند 1- خلق افسرده در اکثر مواقع روز و تقریبا هر روز مثل احساس غمگینی و پوچی 2- کاهش علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام فعالیتها تقریبا هر روز 3- کاهش وزن بدون رژیم و پرهیز 4- بی خوابی و یا پرخوابی تقریبا هر روز 5- کندی سایکوموتور یا تحریک هر روز 6- خستگی و فقدان انرژی هر روز 7- احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیجاه هر روز 8- کاهش توانایی تمرکز و تفکر و بلاتصمیمی هر روز 9- افکار خودکشی بدون نقشه یا با نقشه یا اقدام B- علایم شامل ملاکهای دوره مختلط نمی گردد C- اختلال عملکرد اجتماعی شغلی وجود دارد D-علایم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا دارو یا اختلال طبی کلی مثل کمکاری تیروئید نمیباشد E-داغدیدگی توضیح بهتری برای بیماری نیست .
( خفیف ، متوسط، شدید ، بدون خصوصیات سایکوتیک ، شدید با خصوصیات سایکوتیک ، خصوصیات سایکوتیک ناهماهنگ با خلق ، را مشخص میکنیم )

2- اختلال افسرده خوئي Dysthymic Disorder :
A-خلق افسرده در قسمت عمده روز و بیشتر روزها حداقل بمدت دو سال B- وجود حداقل دوتا از علایم زیر ضمن علایم افسردگی : 1- بی اشتهایی یا پرخوری 2- بیخوابی یا پرخوابی 3-کمبود انرژی یا احساس خفگی 4- پائین بودن عزت نفس 5- عدم تمرکز یا اشکال در تصمیم گیری 6- احساس درماندگی C-ضمن یک دوره دوساله اختلال (در کودکان و نوجوانان یک سال ) هرگز علایم بیش از دو ماه در هر نوبت ناپدید نشده اند D-در ضمن دو سال اول اختلال دوره افسردگی اساسی وجود نداشته یعنی افسردگی اساسی مزمن و افسردگی اساسی در بهبود موقت نسبی توضیح بهتری برای آن نیست .E-هرگز دوره های مانی ،مختلط ، یا هیپومانی وجود نداشته و ملاکهای در بر گیرنده اختلال خلق ادواری نبوده اند F- اختلال منحصرا در جریان یک اختلال سایکوتیک مزمن مثل اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی روی نمیدهد .G- علایم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا دارو یا اختلال طبی کلی مثل کمکاری تیروئید نمیباشد . H- اختلال عملکرد اجتماعی شغلی را موجب میگردد.

3-اختلال افسردگي كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است Depressive Disorder NOS :
اختلال افسردگی که ملاکهای هیچ یک از انواع خاص را در بر نمی گیرد مثل اختلال ملال قبل از قائدگی ، اختلال افسردگی جزئی minor .

ب- اختلالات دوقطبی Bipolar Disorder :

1-مانی Manic :
A- یک دوره مشخص خلق غیر طبیعی و مستمرا بالا ،توام با خود بزرگ بینی ، یا تحریک پذیری،که حداقل یک هفته طول می کشد B- ضمن دوره اختلال خلق سه تا از علایم دوام داشته باشد : 1-افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینی 2-کاهش نیاز به خواب 3- فشار تکلم یا حراف تر از معمول 4- پرش افکار (شاخه به شاخه رفتن ) 5- پریشانی حواس (به سادگی تمرکز روی موضوع از دست میرود) 6- افزایش سایکوموتور ( افراط در کار ، فعالیت جنسی و ..) 7- افراط گرایی مثل ولخرجی ، بی احتیاطی جنسی ،سرمایه گذاری جاهلانه ، بذل و بخشش C-ملاکها در بر گیرنده اختلال خلق مختلط نمی باشد .D- اختلال عملکرد اجتماعی شغلی را موجب میگردد یا برای جلوگیری از صدمه به خود و دیگران نیاز به بستری شدن پیدا میکند یا خصوصیات سایکوتیک دارد E- علایم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا اختلال طبی کلی نمیباشد .(مشخص میکنیم : خفیف ، ملایم ، شدید بدون خصوصیات سایکوتیک ، شدید با خصوصیات سایکوتیک ، خصوصیات سایکوتیک هماهنگ با خلق ،خصوصیات سایکوتیک ناهماهنگ با خلق ، در بهبود موقت نسبی ،در بهبود موقت کامل ،نامشحص.

2-اختلالات دو قطبي Bipolar Disorder :
از نظر خلقی دارای دوره های مشخص موارد ذیل : 1- دوره افسردگی اساسی ، 2- دوره بدون علایم بیماری ( سلامتی ) 3- دوره مانی 4- دوره مختلط .

3-اختلال خلق ادواری Cyclothymic Disorder :
A- حداقل دو سال وجود دوره های متعدد با علایم هیپومانی ، دوره های متعدد با علایم افسردگی که ملاکهای افسردگی اساسی را در بر نمیگیرد B- طی دو سال (کودکان و نوجوانان یک سال )هیچوقت دو ماه عاری از علایم نبوده C در ضمن دو سال اول اختلال دوره های افسردگی اساسی ،مانی ،یا مختلط نداشته D- اسکیزوافکتیو توضیح بهتری برای بیماری نبوده و اختلال اسکیزوفرنی فرم ،اختلال هذیانی ، یا پسیکوتیک نمی باشد. E- علایم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا اختلال طبی کلی نمیباشد F- اختلال در عملکرد اجتماعی شغلی را موجب میگردد.

4-اختلال دوقطبي كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است Bipolar Disorder NOS :
اختلالات دوقطبی که ملاکهای هیچ یک از انواع خاص را در بر نمی گیرد.

ج-اختلال خلقي ناشي از يك اختلال طبي كلي Mood Disorder Due to.Indicate the General Medical Condition :
A-اختلال بارز خلق به دو صورت ذیل : 1- خلق افسرده یا کاهش علاقه یا کاهش لذت 2- خلق بالا ، خود بزرگ بینی ،تحریک پذیر B- قرائن حاصل از شرحال ،معاینه بالینی ،و یافته های آزمایشگاهی حاکی است که اختلال حاصل تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک اختلال طبی کلی است C- اختلال روانی دیگری توضیح بهتری برای بیماری نیست D-اختلال منحصرا در جریان دلیریوم یا دمانس روی نمیدهد E- اختلال در عملکرد اجتماعی شغلی را موجب میگردد.

د-اختلال خلقي ناشي مصرف مواد Sabstance - Induced Mood Disorder :
A-اختلال بارز خلق به دو صورت ذیل : 1- خلق افسرده یا کاهش علاقه یا کاهش لذت 2- خلق بالا ، خود بزرگ بینی ،تحریک پذیر B- قرائن حاصل از شرحال ،معاینه جسمی ،و یافته های آزمایشگاهی حاکی از مسمومیت یا ترک مواد است C- اختلال روانی دیگری توضیح بهتری برای بیماری نیست D-اختلال منحصرا در جریان دلیریوم یا دمانس روی نمیدهد E- اختلال در عملکرد اجتماعی شغلی را موجب میگردد.

ر-اختلال خلقي كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است Mood Disorder NOS :
اختلالات خلقی که ملاکهای هیچ یک از انواع خاص را در بر نمی گیرد.

علل اختلالات خلقی :
اختلال خلقی بیشتر ریشه در ژنتیک آدم دارد در خانواده و فامیل مثل پدربزرگ ، مادر بزرگ ، پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، دائی ، عمه ، عمو ، خاله بیماری یا سابقه آن دیده شود . بهمین دلیل در بعضی مناطق بیشتر دیده می شوند مثلا در خمینی شهر اصفهان بیماری بیشتر شایع است. بیماری معمولا در بزرگسالی خود را نشان می دهد ، چنین افرادی می توانند ازدواج کنند ، ولی برای بچه دار شدن بهتر است از اسپرم اهدائی سالمتری استفاده کنند چون ژن معیوب افرادی که استعداد Mood disorder دارند در 50 درصد موارد به فرزندان منتقل می شود. بغیر از عوامل ژنتیک عوامل بیولوژیک ، بیوشیمی و اجتماعی نیز در بروز این بیماری نقش ایفا می کنند. از نظر بیوشیمی بررسی شده که کمبود نوعی نمک ( سدیم کربنات ) در سرم خون این بیماران وجود دارد و پائین است بخاطر همین مسئله داروی رفع کمبود سدیم کربنات می گیرند.از نظر تیپولوژی آندرومرفها (افرادی که از نظر بدنی چاق و برونگرا و خوش مشرب هستند) بیشتر از تیپ های دیگر دچار این بیماری می شوند . از نظر آب و هوائی اواخر بهار و شروع فصل گرما بیشتر باعث بیداری این بیماری می شود. از نظر پسیکولوژیک ایده آل گرائی زیاد و دیسیپلین شدید و اهداف غیر قابل دسترسی ممکن است باعث بیداری این اختلال شود. رفتار گرایان کاسته شدن سیکل تقویت و فعالیت را در بروز اختلالات عاطفی بخصوص افسردگی دخیل می شمارند. روانکاوان معتقدند هنگامی که اید یا نیازها با سوپر ایگو یا ایدآلها فاصله می یابند و ایگو از ناتوانی خود در رفع مشکلات و یا رسیدن به اهداف خود احساس عجز می کند افسردگی حاصل می گردد.

درمان اختلالات خلقی :
همانطور که گفتیم اختلال خلقی ممکن است ریشه در ژنتیک آدم داشته باشد بنابر این اولین گام برای جلوگیری از بیماری و شیوع آن جلوگیری از ازدواج ناسالم است تا ژن معیوب فرصت ظهور و بروز نیابد. چنین افرادی می توانند ازدواج کنند ، ولی برای بچه دار شدن بهتر است از اسپرم اهدائی سالمتری استفاده کنند چون ژن معیوب افرادی که استعداد Mood disorder دارند در 50 درصد موارد به فرزندان منتقل می شود. و اما برای درمان افرادی که دچار این اختلال هستند درمان شامل :

محیط درمانی : محیط افسردگی زا از تامین حس اعتماد بنفس کامل شخص ناتوان است و باعث تخریب و زوال تدریجی آن می شود در واقع با تحریک مداوم تعارضات درونی و عواطف فرد مستعد امکان افسردگی برای فرد فراهم می گردد . بنابراین بازسازی محیط بیمار ضروری است ، همچنین اطرافیان فرد باید چند نکته را در نظر داشته باشند : 1- درک اینکه شخص افسرده واقعا می رنجد و برای او آزار دهنده است و نیرنگ نیست حتی اگر با خشم و بهانه گیری همراه باشد . 2- بجای اظهار تاسف که اعتماد بنفس وی را بیشتر کاهش می دهد باید رفیق او شد . 3- امید را باید با واقع بینی برای او فراهم ساخت و از امیدهای واهی پرهیز کرد .

روان درمانی : رواندرمانی یعنی راهی برای رهائی عواطف و احساسات ، رواندرمانی یکسری ارزیابی از احساسات و عواطف فرد در پرتو دانش و آگاهی روانشناختی است . در رواندرمانی به حل تعارضات روحی بیمار و همچنین بازسازی اعتماد بنفس تخریب شده وی می پردازیم ، در رواندرمانی روانکاو و روانشناس بالینی با احساس همدلی ( که با همدردی و اظهار تاسف متفاوت است ) و با تکنیکهائی تلاش می کند احساس حقارت و احساس گناه و درماندگی بیمار افسرده را از بین ببرد .

 رفتار درمانی : که بیشترین تکیه بر درمان علایم و نشانه های بیماری مریض بوده و در آن از قوانین بازتابهای شرطی یا بر اساس فرضیه های تشویق - تقویتی استوار است استفاده می گردد .

الکتروشوک درمانی : که بیشتر در درمان افسردگی های اساسی مقاوم به درمان ، یا افسردگی هایی که در آن احتمال سویسایت بیمار وجود دارد استفاده می گردد .

دارو درمانی : برای درمان افسردگی از داروهای سه حلقوی مثل ایمی پرامین ، آمی تریپتیلین ، نورتریپتیلین ، تریمی پرامین ، .... و داروهای جدید تر مثل فلوکسیتین استفاده می شود ، اگر افسردگی همراه با اضطراب و بی خوابی باشد از داروهای آرامبخش مثل بنزودیازپین ها ( لورازپام ، دیازپام ، اکسازپام ، ...) نیز بصورت کمکی استفاده می شود . برای مانیک نیز از لیتیوم (لیتیوم کربنات Lithium carbonate) که نوعی نمک است و کمبود آن را در سرم خون تامین می کند، و داروهای دیگر استفاده می شود و طبق نظر روانپزشک بعد از طی 15-10 روز مصرف لیتیوم سطح لیتیوم سرم خون فرد اندازه گیری می شود تا میزان آن تنظیم شود، در مجموع بیمار باید تحت نظر یک روانپزشک دارو مصرف کند ، حتی زمانی که در فاز سلامتی هست دارو دوز نگهدارنده بگیرد درست همانند بیمار تیروئیدی که مرتب تیروکسین مصرف می کند، و تحت نظر یک روانشناس بالینی رواندرمانی بشود ، فرد بیمار با درمان می تواند 95 درصد زمان طول عمر را زندگی عادی داشته باشد ، باید یادآور شوم حتی اگر فرد بیمار درمان نکند اختلال و بیماری خود بخود خوب می شود منتها دیرتر ، همچنین بیماری سئوال می کرد آیا این بیماری برای بیمار خطرناک است و باعث فوت بیمار می گردد باید عرض کنم اگر فرد در اثر افکار معیوب خود را به خطر نیندازد این بیماری باعث فوت بیمار نمی گردد.


پاكزاديان
روانشناس باليني