اقتصاد یعنی تولید ، توزیع ، مصرف ، و حفظ چرخه آن
ارسال شده در ۱۷ / ۷ / ۱۳۸۷ در ساعت ۱۸ و ۰۱ دقيقه

 

بسمه تعالی
ریاست محترم جمهوری آقای دکتر احمدی نژاد
با سلام
به استحضار عالی می رساند اینجانب بعنوان روانشناس و مددکار اجتماعی با مردم و در متن جامعه زندگی میکنم ، هر روز مردم را در روند زندگی واقعی و در کوچه و بازار مشاهده می کنم و با تعداد زیادی مشاوره دارم . می بینم در جامعه ما 70 درصد مردم در نیازهای اولیه و اساسی خود یعنی تغذیه مانده اند و گرسنه و دچار سوء تغذیه هستند و بدلیل برخوردار نبودن از تغذیه سالم ، دچار عوارض ناشی از آن هستند و رنج می برند ( البته اشتباه نشود منظور از گرسنه بودن نداشتن نان نیست بلکه بلعکس بجای همه چیز نان می خورند ( بیش از چهار برابر میزان مصرف سرانه کشورهای اروپائی ) و بهمین دلیل چاق هستند و کم انرژی و دچار کمبود ویتامین ، کلسیم ، فسفر ، آهن و ...  و اکثرا دچار مشکلات جسمی و روحی و مشغول دوا و دکتر و درمان و بهمین دلیل به اجبار مصرف دارو در کشور بالاست و چند برابر سرانه جهانی است و باز بدلیل همین مشکلات و مسائل اعصابها ناراحت ، رنجیدگی خاطر زیاد ، امید به زندگی کم ، عصبانیت ها بالا ، تمرکز و توجه ضعیف و نهایتا آمار تصادفات جاده ای و حوادث میحط کاری زیاد است ، مسئولین و وزرای ما نیز آنطور که در مصاحبه ها می بینیم بعضا دچار اشتباه میشوند و بفکر جلوگیری از مصرف نان و برداشتن سوبسیت نان می افتند ، یا با چند برابر کردن قیمت دارو می خواهند جلوی مصرف دارو را  بگیرند و به ضعم خود آن را برابر با مصرف سرانه جهانی برسانند وهر سال دارو 40 - 30 درصد گران می شود .
ایراد کجاست ؟ آیا مسئولین مملکت ، وزراء مربوطه ، استانداران ، و مدیران کل مربوطه در استانها میدانند که سرانه تغذیه مناسب برای هر فرد در ماه باید شامل چه فاکتورهائی باشد ؟  و میزان آن چقدر است ؟ و آمار تولید آن در هر استان چیست ؟ و چه تناسبی با میزان جمعیت آن استان دارد ؟ و تولید کنندگان آن نوع محصول چه کسانی هستند و چطور می توان با آنها ارتباط برقرار کرد و آمار تولید آنها چیست  و چطور با آنها هماهنگی نمود ، و برنامه ریزی در این زمینه چیست و چطور و کی به یک رفاه نسبی در امر تغذیه نزدیک می شویم ؟ بنظر این حقیر علایم این را نشان نمی دهد . بهمین دلیل علاوه بر گرانی سرسام آور هر چند صباحی چند قلم مواد نایاب می گردد فی المثل مدتی پیاز 150 تومان است . یکدفعه 900 تومان می شود ، دو هفته بعد برمی گردد روی 400 تومان ، یا زردآلوی 3000 تومانی مال 10 درصد برخوردار جامعه است و هندوانه 100 تومانی تنها میوه 70 درصد جمعیت محروم جامعه (به مثالها نچسبیم و در مثال مناقشه نیست) .
بررسی بنیادی موضوع و راه حل مسئله :
بطور میانگین هر فردی برای تغذیه بهنجار و سالم و رفاه نسبی باید در ماه حدود 30 کیلو غذا و 30 کیلو میوه و سبزیجات بصورت ذیل مصرف نماید :
30 کیلو غذا در ماه شامل :
ردیف
نوع
در ماه
در سال
در کل کشور
1
گوشت قرمز
2 کیلو
24
1680000000
2
مرغ و مشابه
4
48
3360000000
3
ماهی و مشابه
3
36
2520000000
4
تخم مرغ
2
24
1680000000
5
شیر
2
24
1680000000
6
ماست
2
24
1680000000
7
پنیر و کره
1
12
840000000
8
نان
3
36
2520000000
9
برنج
3
36
2520000000
10
حبوبات
1
12
840000000
11
آجیل و خشکبار
1
12
840000000
12
روغن
1.5
18
1260000000
13
قند و شکر
1.5
18
1260000000
14
عسل
1
12
840000000
15
متفرقه
2
24
1680000000
16
جمع
30
360
25200000000
 
15  کیلو میوه در ماه متناسب با فصل شامل :
ردیف
نوع
در ماه
در سال
در کل کشور
1
توت
 
4 کیلو
280000000
2
شاه توت
 
3
210000000
3
توت فرنگی
 
5
350000000
4
آلبالو
 
5
350000000
5
گیلاس
 
6
420000000
6
هندوانه
 
10
700000000
7
زردآلو
 
5
350000000
8
ذغال اخته
 
3
210000000
9
آلوچه
 
4
280000000
10
آلوزرد
 
5
350000000
11
طالبی و گرمک
 
10
700000000
12
قیسی
 
4
280000000
13
انگور
 
6
420000000
14
هلو
 
5
350000000
15
خربزه
 
10
700000000
16
شلیل
 
5
350000000
17
گلابی
 
6
420000000
18
سیبری
 
5
350000000
19
گریفروت
 
4
280000000
2
انار
 
6
420000000
21
انجیر
 
5
350000000
22
به
 
5
350000000
23
پرتقال
 
10
700000000
24
نارنگی
 
10
700000000
25
سیب
 
10
700000000
26
موز
 
6
420000000
27
کیوی
 
5
350000000
28
آناناس
 
4
280000000
29
لیموشیرین
 
6
420000000
30
لیموترش
 
4
280000000
31
نارنج
 
4
280000000
32
جمع کل
15
180
12600000000
 
15 کیلو سبزیجات و سیفی در ماه شامل :
ردیف
نوع
در ماه
در سال
در کل کشور
1
گوجه فرنگی
2 کیلو
24
1680000000
2
سیب زمینی
2
24
1680000000
3
سبزی خوردن
1
12
840000000
4
سبزی خورشتی
1
12
840000000
5
پیاز
1
12
840000000
6
خیار
1
12
840000000
7
اسفناج
1
12
840000000
8
کاهو
1
12
840000000
9
هویج
1
12
840000000
10
شلغم
0.5
6
420000000
11
بادمجان
0.5
6
420000000
12
کلم پیچ و گل کلم
0.5
6
420000000
13
لوبیا سبز و باقلا
0.5
6
420000000
14
فلفل
0.5
6
420000000
15
کدو
0.5
6
420000000
16
متفرقه
1
12
840000000
17
جمع کل
15
180
12600000000
 
که طبعتا مردم ما امکان چنین تغزیه ای را ندارند بخصوص محتوای جدول 1 و 2 را
در مورد جدول 1 باید یادآور گردم 70 درصد مردم بجای 3 کیلو نان در ماه 30 کیلو نان مصرف می کنند برای اینکه قدرت خرید گوشت و مرغ و ماهی و لبنیات و عسل و آجیل و ... را ندارند چرا که بدلیل کمی تولید سالیانه 20- 30 درصد افزایش قیمت می یابد و تولید کنندها نیز به این افزایش نرخ بصورت یک سنت عادت کرده اند .
در مورد جدول 2   70 درصد مردم فقط هندوانه را می شناسند و میوه های پر ویتامین مثل زردآلو ، شاتوت ، گلابی ، گیلاس ، انار و غیره بدلیل تولید اندک غیر قابل دسترسی است و فقط برای 10 درصد قشر برخوردار جامعه است و 20 درصد دیگر نیز گهگاهی دل به دریا زده به زعم خود ولخرجی می کنند و از آن استفاده می نمایند و شاید مسئولین مملکت در تهران با مشاهده آن در میوه فروشی های بالاشهر تهران فکر کنند برای 70 میلیون مردم جامعه همه چی هست  .
در مورد جدول 3 باید بگم هر چند وضعیت مطلوب نیست ولی کمی بهتر است .
 شاید جمهوری اسلامی طی این 30 سال برای تغذیه مردم به چند قلم آن فکر کرده از جمله گندم ، مرغ ، سیب زمینی ، گوجه فرنگی سیب و پرتغال و با خودکفائی یا با واردات آن را تا حدودی تامین نموده ولی به 90 درصد بقیه موارد جدول چنین نبوده اینکه چند قلم میوه تولید کنیم و به امیر نشینان برخوردارحوزه خلیج فارس صادر کنیم و مردم محروم ما بجای مصرف میوه و دریافت ویتامین های طبیعی آن مجبور باشند دارو مصرف نمایند زیبنده نظام اسلامی نیست . گهگاهی از بعضی سران نظام شنیده می شود که نباید در اقتصاد مداخله کرد و بازار خود را تنظیم می کند معنای این حرف این است که نیاز به برنامه ریزی و هدف گذاری نیست در واقع این طرز فکر این نتیجه را می دهد که بود و نبود مسئولین نظام در یک عرض است . باید بگم چنین طرز فکری مربوط به قرون وسطی است و دوران عدم دخالت در اقتصاد و بی برنامه گی و باری به هر جهت و شرایط جامعه سنتی با جمعیت اندک آن گذشته است و جوامعی که چنین فکر می کردند رو به انحطاط هستند.
راه حل مسئله فقط تولید است و بس ، تولید با برنامه و در سطح انبوه در همه استانها و توزیع با برنامه در کل کشور که باعث کاهش قیمتها گردیده تا همه اقشار جامعه بتوانند حداقل از تغذیه مناسبی برخوردار گردند و اقتصاد نیز یعنی همین تولید ، توزیع ، مصرف ، و حفظ چرخه آن .
ما باید همانند کارگاههای زودبازده در زمینه تولید مواد غذائی و انواع میوه وام دهیم (با برنامه و با نظارت ) که هم اشتغال ایجاد گردد هم تولید داشته باشیم هم سوء تغذیه ها از جامعه رخت بر بندد هم وضعیت بهداشت بهتری پیدا کنیم و هم سرانه مصرف دارو کم گردد و هم جامعه کم تنش تری داشته باشیم . با امید آن روز
پاکزادیان
روانشناس بالینی